اجتماعي

 

•        چکیده :

مقدمه : پس از دو قرن تلاش و کوشش و تبلیغات مذهبی و به کارگیری ایدئولوژی مذهبی – سیاسی از طرف مریدان و پیروان صفوی، سر انجام در سال 907 هجری حکومت صفویه   رسماً تشکیل شد. این اتفاق تحول بزرگ و چشمگیری در تاریخ ایران پدید آورد. زیرا از یک طرف باعث احیاء امپراطوری  واحد در سرتاسر مرزهای طبیعی ایران گردید و از طرف دیگر تشیع اثنی عشری که از مذاهب برجسته اسلامی بود، مذهب رسمی دولت جدید صفوی اعلام گردید

.اصالت خاندان صفوی:

 برخلاف بسیاری از دودمان‌ها که توسط سرداران و جنگاوران درست شده‌اند، یکی از جنبه‌های ویژهٔ خاندان صفویه در دوران پس از اسلام ایران، رسیدن اصل و نسب و تبار آنها به صوفیا ن              می‌باشد. این جنبهٔ تمایز پادشاهی صفویه سبب مقایسه آنها با پادشاهی پیش از اسلام ساسانی می‌شود، دودمانی که پایه‌گذاران آن از ردهٔ موبدان زرتشتی بودند و دین زرتشتی را به عنوان دین رسمی کشور اعلام کردند. همچنین این نکته باید گفته شود که نیاکان صوفی خاندان صفویه اصالتاً شیعه نبودند بلکه آنها پیرو گروه شافعی اهل سنت  بودند   تغییر آیین گروه صوفیان خاندان صفوی به گروهی نظامی - سیاسی شیعه‌گرا در زمان نوهٔ شیخ صفی‌الدین اردبیلی، یعنی خواجه علی آغاز شد

شاهان دودمان صفویه در زمان به شاهی رسیدنشان به زبان ترکی آذربایجانی سخن می‌گفتند (به جز شاه اسماعیل یکم که از بدو تولد دوزبانه بود و به هر دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی سخن می‌گفت و شعر می‌سرود.) اما نیاکان آنها در اصل آمیختاری (ترکیبی) از نژادهای کرد ٬ آذری٬ گرجی  و یونانی  بودند. همچنین این شاهان ادعای سیدی نیز می‌کردند ] و اینکه از تبار پیامبر اسلام هستند ولی با این وجود بسیاری از پژوهش‌گران در مورد درست بودن این گفته شک دارند

امروزه در میان پژوهش‌گران و تاریخ‌دانان این هم‌رایی موجود  است که خاندان صفویه در اصل از کردستان ایران برآمده‌اند. و سپس به آذربایجان کوچ کرده و در پایان در بین سده‌های ۵ تا ۱۱ میلادی در اردبیل جای گرفته‌اند

 

از دوره های مهم تاریخی کشور  ایران، هم به لحاظ تأمین کننده استقلال وهویت ملی – دینی کشور و هم تأثیر شگرف آن در فرهنگ مذهبی جاری کشور ، دوره ی صفوی است . ایران پیش از صفوی ، ایرانی از هم گسیخته و پراکنده بود که هر گوشه ای از آن ، در اختیار دولت و طایفه ای بود . روزگاری نیز که سلطه ی واحدی بر همه آن اعمال می شد ، فرمان وسلطه از آن شام ، بغداد ، و یا ترکانی ماوراء النهر و مغولان بود . با آغاز  فعالیت صفویان ، شاه اسماعیل ، به همراه سپاه قزلباش ، ایران را یکپارچه و متحد کرد و فرزندان او ، کوشیدند تا فرهنگ بالنسبه را در این کشور فراهم کنند

شاه اسماعیل در جوانی درگذشت (930قمری) و پسر 10 ساله‌اش با نام شاه طهماسب بر تخت نشست. طهماسب به تدریج توانست بر اوضاع تسلط یابد و حدود نیم قرن ایران را یكپارچه نگاه دارد.با درگذشت اسماعیل در سال 930 ق طهماسب بر تخت سلطنت جلوس کرد . وی در طول حکومت خویش توانستبه شایستگی قدرت صفویان را تثبیت کند وی ابتدا نافرمانی امرا و قزلباشان را که خواهان قدرت بیشتر در براب ایرانیان بودند ،فرونشاند و انضباطی خاصی را در میان قزلباشان و دولتمردان برقرار ساخت که تا سالها ی پایانی سلطنت 54 ساله ی او تداوم یافت شاه طهماسب در جنگ معروف مرو در سال 935 ق توانست بر ازبکان غلبه پیدا کند و توانست با اتخاذ شیوه ی جنگی و به کار گیری توپخانه  ،نیم قرن دولت صفویه را به صورت متحد و یکپارچه نگهدارد . در دوران کوتاه سلطنت شاه اسماعیل دوم (985-984 ق )و سلطان محمد خدابنده (996-985 ق )اوضاع داخلی و خارجی صفویان به سبب نابسامانی اوضاع در بار و مداخله های قزلباش پریشان بود .

پس از مرگ شاه طهماسب، هر كدام از عناصر گرجی،  و ارمنی ,..که در نهاد سلطنتی حضور داشتند از یك سو و قزلباش­ها از سوی دیگر سعی داشتند شاهزاده‌ای را كه خود می‌خواهند بر سریر حكومت برنشانند. سرانجام طبق خواست قزلباشان، اسماعیل به سلطنت نشست. اسماعیل دوم پس از به دست گرفتن حكومت، به قتل عام فجیع درباریان دست زد. او بسیاری از شاهزادگان خاندان سلطنتی را كشت و یا كور كرد. اما پس از حدود یك سال سلطنت، او را با زهر هلاك كردند. پس از اسماعیل دوم برادرش محمد خدابندۀ نابینا را به سلطنت رساندند اما او به سال 966 قمری تاج و تخت را به عباس تسلیم كرد و وی با نام شاه عباس تاج بر سر نهاد.

•        اوج حكومت صفویه :

شاه عباس با نبوغ خود، اولویتها را كاملاً‌ مشخص كرد:

vنخست احیاء امنیت داخلی و قانون و نظم؛

vتجدید سازمان سپاه و اصلاح نظام مالی؛

vبیرون راندن ازبكان از خراسان؛

vباز پس گرفتن نواحی غربی كشور از اشغال عثمانی.

vالبته وی در برابر خطر ازبكان در آغاز با سلطان عثمانی صلح (998قمری) و براساس معاهده‌ای، بسیار از نواحی غنی غرب كشور را به آنان واگذار نموده بود.

vدر امور داخلی در صدد برآمد تا غیر از عناصر قزلباش و تاجیك (ایرانی)، از غلامان گرجی   و ارمنی و... نیز بهره برد و آنان را به عنوان نیروی سوم در امور حكومت دخالت دهد. وی یك سپاه دائمی تشكیل داد كه به شاهسون معروف شدند اینان چنان تربیت یافته بودند كه غیر از شخص شاه به هیچ كس دیگر وابستگی نداشتند. پس از آن كه شاه عباس امور داخلی كشور را انتظام بخشید؛ به سال  1006قمری با سپاهی آهنگ خراسان كرد تا ازبكان را گوشمالی دهد. ازبكان پس از شكست تن به صلح دادند و شاه عباس با تثبیت مرز شرقی كشور، به پایتخت خود اصفهان بازگشت. چند سال بعد هم در غرب كشور عثمانی‌ها را سخت شكست داد و آنان را از نواحی غربی قلمرو ایران بیرون راند(1014قمری).

vشاه عباس افزون بر به دست آوردن موفقیت‌های بزرگ سیاسی و نظامی، به امور هنری نیز توجه شایانی مبذول می‌داشت. در زمان او هنر به اوج شكوفائی خود رسید. هنر قالیبافی، تهیۀ ابریشم و پارچه‌های ابریشمی، تذهیب و تصویرنگاری، خوشنویسی و معماری در این دوره رواج بسیاری یافت. اصفهان به شهری پر رونق تبدیل شد. بازرگانان از چین، آسیای مركزی و اروپا و نقاط دیگر برای تجارت به اصفهان روی می‌آوردند. به طور كلی دورۀ  شاه عباس عصر طلایی سیاسی و اقتصادی ایران بود و به درستی بر او لقب «كبیرّ» نهادند

vدوره صفویه از مهم‌ترین دوران تاریخی ایران به شمار می‌آید، چرا که پس از نهصد سال پس از نابودی شاهنشاهی ساسانیان، یک فرمانروایی پادشاهی متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی کند. به درستی پس از اسلام، چندین پادشاهی ایرانی مانند صفاریان، سامانیان، آل بویه و سربداران ساخته شد، ولی هیچ‌کدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود جای دهند و یکپارچگی میان مردم ایران پدید آوردند.

یکی از مهم ترین اقدامات این دولت : رواج مذهب حَقّه امامیه دراین کشور بود که سال ها در برخی از نقاط ایران جمع کثیری  در پرده ی تقیه روزگار را سپری کنند . به یمن وجود این دولت ، تشیع در سراسر ایران انتشار یافت و شیعیان ، پس از قرن ها توانستند با آزادی کامل به انجام اعمال و شعائر مورد قبول خود بپردازند . در مجموع ، فرهنگ غنی شیعه با حمایت علما ، فقها ، فلاسفه و عرفای شیعه ، روز به روز بارورتر شده و تا به امروز توانسته است که بر غنای خود افزوده و در صحنه ی سیاسی جامعه  ایران حضور قاطع خود را برای هدایت مردم ، حفظ کند

  یگانگی آیین و فرمان‌روایی متمرکز:

از دید تاریخ ایران کنونی، دولت صفوی دارای دو ارزش اساسی و حیاتی است: نخست، ساخت ملتی یگانه با مسئولیتی یگانه در برابر مهاجمان و دشمنان، و نیز در برابر گردنک‌شان و شورشیان بر فرمان‌روایی مرکزی؛ دوم، ساخت ملتی دارای آیینی ویژه که بدان شناخته شده و برای نگاهبانی از همان آیین، دشواری‌های بزرگ را در برابر یورش‌های دو دولت نیرومند خاوری و باختری تحمل نموده‌است. در این مورد، آیین رسمی شیعه دوازده امامی، همان کاری را انجام داد که اکنون جهان‌بینی‌های سیاسی در ساخت فرمان‌روایی‌ها می‌کنند.

به هر روی با ساخت دولت صفوی، گذشته دیربازی از گسیختگی پیوندهای ملی ایرانیان به دست فراموشی سپرده شد و بار دیگر به گفتهٔ براون، از ملت ایران «ملتی قائم بالذات، متحد، توانا و واجب الاحترام ساخت و ثغور آن را در ایام سلطنت شاه عباس یکم به حدود امپراتوری ساسانیان رسانید.

رشته راستین و اساسی این پیوند ملی، آیین تشیع بود، و گرنه با وضعی که در آن روزگار پیش آمده بود، هیچ چیز دیگری نمی‌توانست چنین تأثیری در بازگرداندن آن پیوند و همبستگی داشته باشد، چنانکه اهل سنت ایران که در دورهٔ شاه اسماعیل یکم و شاه تهماسب یکم زیر فشارهای سختی بودند، به جای ماندن دولت عثمانی و پیوستن ایران را به خاک آن دولت آرزو می‌کردند. دسته‌هایی از کردان سنی مذهب که گرایشی به فرمانبری از یک پادشاه شیعی مذهب نداشتند، بی‌هیچگونه مقاومتی و مخالفتی در قلمرو عثمانی به جای ماندند؛ و دست به دست گشتن برخی از سرزمین‌های کردنشین میان دو دولت عثمانی و صفوی تأثیری در مذهب آن‌ها نداشت.

البته از سوی دیگر بر ملیت ایرانی نیز پای‌فشاری می‌شد. همه مردم جای‌گرفته در ایران خود را هم‌وندی (عضوی) از این کشور و ایرانی می‌دانستند و مردم ترک و تاجیک (نامی که در آن زمان به ایرانیان ناترک داده شده بود)، دوستدار پادشاهی صفویان بودند و حتی امروزه نیز مردم ایران با دوست‌داری از این خاندان یاد می‌کنند. شاه اسماعیل یکم با پای‌فشاری بر اهمیت ملی‌گرایی، پست‌های دولتی را میان مردم گوناگون بخش کرده بود و با ترویج شاهنامه‌خوانی، دوستی به ملیت ایرانی را میان ایرانیان گسترش داده بود. چنانکه که در بیشتر ایل‌های آن زمان، شعرهای حماسی شاهنامه خوانده می‌شد و مردم ایل‌های ترک قزلباش نیز شعرهای شاهنامه را از بر داشتند. حتی شاه اسماعیل نام فرزندان خود را از نام‌های ایرانی و شاهنامه برگزیده بود، مانند: تهماسب، سام، القاس، فرنگیس و ...  

باید دانست که چنین اندیشه‌ای به هیچ روی در دوران اسلامی کاری تازه و نو نبود، چه پس از جای‌گیری قطعی فرهنگ اسلامی در میان ایرانیان و سستی پذیرفتن سیاست ملی و نژادی که در سده‌های سوم و چهارم و نیمی از سدهٔ پنجم هجری روی گرفت، پادشاهی هر مسلمان اهل سنت از هر نژاد خواه ایرانی یا اَنیرانی، بی هیچ گونه مخالفت بنیادی پذیرفته می‌شد، مگر از جانب نیروجویان رقیب، و راز پیروزی بردگان و ایل‌های گوناگون تُرک‌نژاد در فرمان‌روایی چند صد ساله بر ایران نیز همین بود.

 

علیرغم همه مشکلات و موانعی که در رسیدن شاه اسماعیل به قدرت وجود داشت، اما وجود پاره ای از امور و عوامل سبب تشکیل و استواری حکومت گردید . این امور عبارت بودند از :

•        وفاداری و تعهد پیروان صفویه ،

•        نابسامانیهای حکومتهای معاصر آنها ( آق قویونلوها ) و نارضایتیهای توده مردم از هرج و مرج و نا امنی

•        و از همه مهمتر کاردانی و زیرکی شاهان اولیه صفوی .

•        اقدامات  بنیانگذار صفویه بلافاصله پس از تشکیل حکومت، باعث ایجاد یک امپراطوری بزرگ ایرانی گردید

 

•        مراحل مختلف حکومت صفویان از قدرت یافتن اسماعیل اول تا مرگ طهماسب اول ( 907 – 984 ه. ) :
1.مرحله اول : دوره اقتدار مرکزی شاه و رشد و توسعه قلمرو حکومت
2.مرحله دوم : ضعف و سستی حکومت مرکزی با بالا گرفتن نا آرامیهای داخلی و خارجی
3.مرحله سوم : تداوم نا امنیها و آشوبها

•        4.مرحله چهارم : بهبود شرایط و رشد توسعه قدرت در پی تغییرات و تحولات انجام شده

ویژگی های عمده دولت صفویان :

1.رابطه نزدیک دین و دولت
2.. سیر تحول نیروی نظامی از ساختار مذهبی – قومی به نیروهای نظامی منسجم
3.رونق و شکوفایی اقتصاد و تجارت در این دوران
4.ویژگی های فرهنگی، هنری، معماری و شکوفایی آن درعهد صفویه

•        ویژگی های عمده این دوره :

1  .بررسی اوضاع و شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر ایران       همزمان با تشکیل حکومت
2 .
گسترش و توسعه قلمرو حکومتی
3 .
ایجاد تشکیلات اداری منسجم وهماهنگ
4 .
درگیری ها و مبارزات با دولتهای همسایه غرب و شرقی
5  .
ویژگی رابطه با هند و تأثیر آن در حکومت
6  .
رابطه مذهب و سیاست و تأثیر متقابل این دو بر هم
7 .
مواجهه عناصر ترک و ایرانی در ابتدای دوره صفوی

 

•        ادبیات:

 

رواج شعر و شاعری و علاقه شاهان نسبت به شاعران و همچنین دعوت از شاعران و نویسندگان درباری دیگر کشورها، گسترش علوم از قبیل فلسفه، علوم پزشکی، نجوم، و همچنین وجود شماری فیلسوف و دانشمند در دربار شاهان صفوی نقش بسزایی در فرهنگ این دوره داشت. رونق و شکوفایی فرهنگ و هنر در عهد صفویه تنها نه به خاط وجود دانشمندان و متفکران و هنرمندان برجسته بود، بلکه وجود شاهان و حاکمان هنرمند و هنر دوست و تشویق آنان و ایجاد فضای مناسب سیاسی جهت رفت و آمد هنرمندان و شاعران و نویسندگان به دیگر کشورهای فرهنگی و ارتباط و مبادله افکار و هنرها با هنرمندان کشورهای دیگر، زمینه مناسبی برای شکوفایی و رونق فرهنگی ایران عهد صفویه گردید در این دوره فن کتابسازی ، جلدسازی ، تذهیب و همچنین تاریخ نگاری، هنر خطاطی، خوشنویسی و هنرهای دستی نظیر سفال سازی، فلزکاری، فرش بافی، هنرمندان و نخبگان شایسته ای یافت. علاوه بر رونق و فرهنگ ذکر شده در این دوره معماری به طرز عجیبی شکوفا شد. شکوفایی معماری دوران صفویان در نقاط مختلف قلمرو حکومتی آنها خصوصاً شهر اصفهان به پایتخت آنان یادآور شهرهایی چون سمرقند عهد تیمور ، رم در عهد امپراطوری روم ، تیسفون ساسانیان ، و تخت جمشید هخامنشیان گردید. ساخت پلها، کاروانسراها، مدارس، مساجد، کلیساها، کاخ ها، باغ ها نه تنها به عمران و آبادانی کشور کمک کرد ،‌ بلکه سبک و شیوه جدیدی در هنر معماری پدید آورد.

2- علاقه و دلبستگی شاهان این دوره به شعر و شاعری، باعث رواج این شاخه از ادبیات شد .
3- از ویژگیهای خاص دوره صفویه رواج شعر مرثیه ای است ، شاهان بزرگ این سلسله از جمله شاه طهماسب اول و شاه عباس اول شاعران را به مدیحه سرایی ائمه شیعه تشویق می کردند ( به دلیل گرایش مذهبی دولت صفویه )
4- در دوره صفویه " سبک هندی " رواج یافت و این به خاطر جذابیت مادی و تا حدودی آزادمنشی دربار گورکانی هند بود که شعرای ایران را جذب خود می کرد

•        مدرسه و علوم :

مهاجرت علمای شیعی به ایران و اسکان انان در شهرهای مختلفی مانند شیراز ،تبریز قزوین مشهد قم و اصفهان  موجب شد ت انان در مدارس ان شهرمشغول به تدریس شوند به طوریکه تعداد مدارس این دوره 57 باب ذکر شده است فلسفه اسلامی با علمایی نظیر ملاصدرا میر داماد و شاگردان ایشان رشد فراوانی یافت پزشکی از اهمیت بالایی برخوردار بود خصوصا جراحیهای گوناگونی با بیهوشی به وسیله مواد مخدر صورت میگرفت علاوه برپزشکی علم نجوم نیز مورد توجه بود و شاهان در تصمیم گیریهای خود از علم نجوم بهره میگرفتند .

•        مکتب نقاشی دوره صفوی شامل دو دوره است :
1-. دوره اول : مکتب بهزاد :
  .
    الف : در این دوره مقام و منزلت هنرمندان به حمایت شاهان صفوی بالا رفت .
    ب: علاقه شاه طهماسب به نقاشی چنان بود که امیدوار بود خود یکی از نقاشان ماهر شود
    ج: اثر بی مانند این دوره ( شاهنامه طهماسبی ) است که بیش از 250 نقاشی مینیاتوری دارد .

 

2. دوره دوم : مکتب رضا عباسی :
این مکتب در اصفهان و در دوره شاه عباس اول و جانشینان او به وجود آمد .
    الف : مکتب این دوره به مکتب ( رضا عباسی ) معروف شده است .
    ب: رضا عباسی دستاوردهای پیشینیان را در هنر تصویر نگاری به اوج رساند .
    ج : سبک دیگری که در این دوره پدید آمد سبک (صادق بیگ افشار ) بود

   کمال الدین بهزاد   
    1- در سال 844 ه ق در هرات به دنیا آمد
    2- تربیت او زیر نظر استاد میرک ، کتابدار ( سلطان حسین بایقرا ) بود .
    3- در سال 916 ه . ق شاه اسماعیل او را از هرات به تبریز آورد .
    4- حرکت ، تلاش وکوشش وماجرا وواقع بینی از ویژگی نقاشی بهزاد است .
    5- بزرگترین نقاشی اسلامی که آثار فنی در نقاشی اش ابداع کرد بهزاد بود.
آقا رضا نقاش :
    1- نقاش معاصر شاه طهماسب اول بود .
    2- در چهره پردازی وصورت سازی استاد بود .
    3- از معروفترین نقاشان دوره شاه عباس اول نیز بود .
مظفر علی :
    1- هنر را نزد بهزاد آموخته بود .
    2- به تصویر کشیدن دربار شاه عباس اول ومجلس ایوان چهل ستون شاهکار اوست .
میر زین العابدین :
    1- در زمان شاه اسماعیل دوم زندگی می کرد .
    2- علاوه بر اینکه نقاشی ماهر وچهره پرداز خوبی بود به جهت ادب نیکو و ادب بالا وی را گرامی می داشتند .

صادق بیگ افشار :
    1- علاوه بر نقاشی شعر نیز میگفت .
    2- شغل اصلی اوکتابداری بود .
    
رضا عباسی :
    1- رضا عباسی در نقاشیهایش بیشتر به سبک شبیه سازی تمایل داشت .
    2- نقاش معاصر شاه عباس اول بود .
سیاوش بیگ :
    1- معاصر شاه عباس اول بود .
    2- سیاوش بیگ نقاشی بی نظیر ، دقیق ، نازک قلم بود ، هیچ استادی در سیه قلم و کوه پرداز ی همانند او نبود .
شیخ محمد سبزواری :
    1- معاصر شاه عباس اول بود.
    2- در نقاشی ورنگ آمیزی بی نظیر بود .
    3- خط نستعلیق را خوب می نوشت .
    4- او در نقاشی هایش از سبک نقاشی هوگ تقلید می کرد .

       معماری دوره صفوی :

 

•        یکی از نقاط اوج معماری ایرانی و یکی جلوه‌های اصلی هنر دوره صفوی است. از عمارات دوران صفوی در مقایسه با بناهای دوران‌های دیگر ایران، تعداد بیشتری باقی مانده‌است این اوضاع با جلوس شاه عباس با پویائی تمام تغییر یافت، و دلیل آن هم بی تردید در اشتیاق خود شاه و درباریان او به بناسازی و عمارت‌‌پردازی بود..اصفهان مجموعه ای از معماری عصر صفوی است و عبارت ”اصفهان نصف جهان“  بیان کننده این توسعه است که در دوره شاه عباس به حقیقت پیوست که در اصفهان طرحهای خودرا به اجرا دراورد چراکه جغرافیایی طبیعی و مناطق اطراف ان برای توسعه شهر بسیار مناسب بود  شهری با خیابانها ،قصرها،مساجد و مدارس،بازارها، قلعه ها،و برجها که همت شیخ بهایی در ساخت انها نقش بسزایی داشت  .چهار باغ، میدان نقش جهان ، مسجد شیخ لطف الله،مسجد شاه و عالی قاپو از نمونه های عالی ساختمان سازی و نشان دهنده ی شکوه هنر معماری دوره ی صفویان است شاه طهماسب با انتقال پایتخت از تبریز به قزوین ساختمانهای جدیدی در قزوین بنا کرد

•        فلزکاری در دورهٔ صفوی:

•        دارای ارزش بالایی در تاریخ این هنر است. هنر فلزکاری در این دوره به شکوفایی می‌رسد آثار زیبایی از فلزکاری‌های دورهٔ صفوی به جای مانده است. فلزکاری یکی از شاخه‌های مهم هنر دوره صفوی است.

•        فلزکاری دورهٔ صفوی سه ویژگی مهم دارد: نخست اینکه فلزکاری این دوره، دنبالهٔ هنر فلزکاری در دورهٔ تیموریان به‌ویژه مکتب خراسانی است؛ دوم در زمان شاه عباس یکم دو مکتب فلزکاری در ایران وجود داشت: یکی در خراسان و دیگری در آذربایجان؛ سوم آنکه مکتب خراسانی تأثیر زیادی بر مکتب سنتی ایران گذاشت، بدون اینکه این تأثیر آشکار باشد.

•        از نوآوری‌های دورهٔ صفوی، مجموعهٔ ظروفی است که ظاهراً برای درباریان ساخته شده است و در نهایت زیبایی و ظرافت است. نمونه‌ای باقیمانده از این ظروف در موزه توپقاپی ترکیه وجود دارد که پس از جنگ چالدران و در حین غارت تبریز به یغما رفته است

 

•        صنعت قالیبافی و نساجی:

•        صفویان قالیبافی را از صنعت روستایی به فعالیتی وسیع در سطح مملکت ارتقا دادند و به عنوان بخش مهمی از اقتصاد کشور در امد اولین کارگاه قالی بافی احتمالا در زمان شاه عباس کبیر در اصفهان ساخته شد قدیمیترین نمونه فرش باقی مانده فرش معروف(اردبیل)که در موزه ویکتوریا البرت لندن نگهداری میشود ترکیب رنگهای درخشان ،نواوری ،استفاده از نقوش اسلیمی و گلدار برای تزیین ایرانیان را قادر میساخت منسوجاتی را تولید کنند که از غنا و تنوع منحصر به فردی برخوردار باشد گفته میشود  هزار کارگر در بازار اصفهان وجود داشت و رئیس صنف نساجان یکی از قدرتمندترین افراد کشور بود تجارت ابریشم رونق زیادی داشت بطوریکه گفته میشد شاه عباس اولین تولیید کننده و صادر کننده ابریشم به حساب میامد و سالیانه محصولات زیادی از ابریشم به اروپا صادر میشد

•        تسحیلات نظامی:

 

ارتباط گسترده صفویان با دیگر کشورها و ایجاد رابطه با آنان منجر به استفاده از مهارتها و تکنیکهای آنان در امور نظامی و سپاهی داخل گردید. ساخت سلاحهای گرم، توپخانه، با کمک متخصان خارجی و همچنین تجهیز ارتش دائمی به ابراز و وسائل جنگی پیشرفته از این نمونه ها بودند . بکار بستن این شیوه ها موجب شد تا سرانجام حاکمان صفوی در مبارزه با دشمنان خود پیروز گردند. علاوه بر ایجاد ارتش منظم و هماهنگ ، تشکیلات و مقامات مناسب و سلسله مراتب نظامی در امور ایجاد شد  ایجاد این تغییرات سازمانی موجب می شد که فرماندهی و کنترل سپاه به نحو مطلوبی انجام گیرد و برای اولین بار صفوف مختلف پیاده نظام ،سواره نظام و توپخانه را پدید اورد و فن ساخت توپ و ریختن گلوله های انرا از برادران شرلی اموخت

  ساختار قضایی:

شاه عباس یکم

سازمان قضایی به دو بخش عرفی و شرعی بخش می‌شد. بخش عرفی دربرگیرندهٔ رسیدگی به کارهایی مانند کشتن و زد و خورد و تجاوز (کارهایی که وابسته به نگهداری نظم و امنیت و سازمان سیاسی بود) می‌شد و بخش شرعی دربرگیرندهٔ رسیدگی به دعاوی حقوقی و شرعی بود. ریاست بخش رسیدگی به دعاوی عرفی با مقام دیوان بیگی است و مسوولین رسیدگی به این دعاوی در شهرها نیز داروغه‌ها هستند. ریاست نظام قضایی شرعی نیز بر عهده صدر است. صدر بالاترین مقام دینی در دولت را داراست و خود از میان علمای نام‌ور شیعه گزینش می‌شود. قاضی‌های شرع از میان علمای شیعه (ملاها) گزینش شده و توسط صدر گماشته می‌شوند. از کارهای دیگر صدر، برداشت و گماشت شیخ الاسلام‌ها در شهرها و رسیدگی به کارهای موقوفات در همهٔ کشور است .

قاضی‌های گماشته از سوی صدر یا قاضی‌های شرع، متصدیان ثبت رسمی اسناد هم شمرده می‌شوند و اسناد داد و ستد و خرید و فروش و دارایی مردم تنها با ممهور شدن به مهر آنها رسمیت می‌یابند. عدم وجود مرز دقيق میان کارهای شرعی و عرفی هر از گاهی موجب ناکارآمدی‌هایی در سازمان قضایی می‌شد و این مشکل تا زمان به شاهی رسیدن رضاخان همواره در ایران وجود داشت. از سختی‌های دیگر این سازمان قضایی این بود که هر شخصی می‌توانست در صورت نیاز به هر کدام از قاضی‌ها (گاه بیش از یک قاضی) که دلخواه او بود، مراجعه نماید

•        شغل و حرفه:

مردم ایران غالباٌ کشاورز در ساکن روستاها بودند و گله داری شغل اصلی ایلات و عشایر و روستائیان بود. از آنجائیکه صفویان با پشتیبانی نیروهای قبیله ای به قدرت رسیدند.  داشت. بر خلاف اقتصاد، تجارت در این دوره، بر روح بالندگی و شکوفایی خود رسید. در این دوره به سبب ساختن جاده ها، ایجاد پلها، کاروانسراها بر سر راههای اصل و ایجاد امنیت در راهها، تجارت داخلی به شکل فراگیری رونق یافت. اما ارتباط گسترده با دیگر کشور ها و ایجاد زمینه جهت رفت و آمد بازرگانان و تاجران کشورهای بیگانه، خصوصاً اروپائیان، متاع و تأمل با فرقه های ادیان دیگر، زیر ساختی را پدید آورد که منجر به رشد و شکوفایی تجارت گردید. رونق تجارت، و داد و ستد هایی که میان بازرگانان داخلی و خارجی انجام می گرفت، منجر به بهبود وضع مالی دولت و رشد اقتصاد و پولی و سرانجام افزایش قدرت مالی دولت گردید

•        دین در عصر صفوی:

استقرار و استمرار دولت صفوی در ایران به نهادینه شدن ساختار دینی در كشور انجامید. حكام صفوی به منظور مشروعیت بخشیدن به حكومت خود از طریق پیوند به اسلام به ویژه تشیع از هیچ كوششی دریغ نكردند. با روی كار آمدن صفویان نظریه‌های دینی دولت از تسنن به تشیع اثنی­عشری مبدل شد  و زمینۀ اجرای احكام، برنامه و آموزه‌های نظری شیعه در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی فراهم آمد. ظهور ساختار دیوانی دینی در عهد صفوی به كارگماردن علمای دینی در برخی از مناصب دولتی حاصل تعامل صفویان و علمای تشیع بود. در عصر صفوی «تشیع» مذهب رسمی كشور شد و ایران به عنوان كانون اصلی تشیع‌ اثنی عشری مورد توجه قرار گرفت. بی‌تردید عهد صفوی  را باید فعال‌ترین دورۀ تاریخی ایران از نظر رشد و توسعۀ افكار مذهبی دانست. دولت‌مردان صفوی در آغاز و به بهانۀ تقویت پایه‌های حكومتی در راستای ایجاد مراكز مذهبی، ترجمۀ كتاب­های دینی از عربی به فارسی دعوت از علمای تشیع (حتی از جبل عامل و بحرین) تلاش‌های فراوانی كردند. در عهد صفوی خواندن كتب مذهبی رونق یافت، روضه‌خوانی كه در اصل خواندن كتاب روضة‌الشهداء واعظ كاشفی بود حاصل ترغیب‌ها و تشویق‌های این دوره است.

شماری از علمای مذهبی عهد صفوی :

شیخ نورالدین عاملی كركی معروف به محقق ثانی (940ق)؛ شیخ عبدالعلی فرزند محقق كركی (م993ق)؛ غیاث‌الدین منصور بن صدرالحكماء (م 940ق)؛ زین‌الدین عاملی ملقب به شهید ثانی (م 966ق)؛ شیخ حسین عاملی (م 1040ق)؛ شیخ بهایی (م 1021ق) میرابوالقاسم میرفندرسكی (م 1070ق)؛ ملامحسن فیض كاشانی (1091ق)؛ محمد باقر مجلسی (م 1111ق)؛

اعلام تشیع اثنی عشری به عنوان مذهب رسمی کشور تازه تأسیس صفویه که هنوز بر پایه های خود را تحکیم نکرده بود ، از سوی شاه اسماعیل درتبریزمهم ترین تصمیم او بود . تشیع اثنی عشری شالوده ی یکی از پایه های قدرت رهبران صفویه بود ، یعنی ادعای آن ها مبنی بر این که نماینده ی امام دوازدهم مهدی (عج) هستند ، کیش علی(ع) حداقل از قرن سیزدهم میلادی نزدیکی با پیشرفت تصوف ایران یا باطنی گری اسلامی یافته بود و مقام مرشد کامل دومین پایه ی قدرت رهبران صفویه بود ، سرانجام با اظهار این مطلب که حسین (ع) پسر کوچک علی(ع) با دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی ازدواج کرده است ، شیعیان خاندان علی(ع) را میراث کهن سلطنت درایران و حق اللهی شاهان ایران که منشاء آن « فرایزدی » آنان بود ، پیوند داده بودند . این سومین پایه ی قدرت شاهان صفوی بود . بنابراین تشیع اثنی عشری مهمترین عامل در تبلیغات مذهبی و ایدئولوژی سیاسی صفویه بود

در بررسی حکومت صفویان، مذهب و نیروهای وابسته به آن نقش عمده ای ایفا می کنند، در واقع حکومتی که شاه اسماعیل اول در 907 ه. تأسیس کرد، حکومتی مذهبی، بر پایه شاخص های دینی موجود در جامعه بود. حاکمان صفویه توانستند با اتکاء بر نهاد دین روند شکل گیری قدرت دنیوی خود را تسریع بخشند نقش دین و مذهب در شکل گیری، رسمی شدن، تداوم و استمرار و سرانجام فروپاشی دولت صفویه کامل نمایان است اگر چه دولت صفویه بر اساس مذهب و نیروهای وابسته مذهبی شکل گرفت اما عنصر فرهنگ و سیر تحولی آن با تشکیل حکومت و استواری آن رونق بالایی یافت.

در اسلام درپایان قرن اول هجری از تصوف سخن گفته شده است حسن بصری ( 110-53 هجری )از صوفیان اولیه تصوف اسلامی است . در قرن دوم هجری – قمری درجهان اسلام گسترش یافت و د رقرن سوم ، مرحله جدیدی از سیر تکامل تصوف شروع شد . روحیه زهد و عرفان تعدیل یافت طرائق و مضامین و مراحل مختلف دیگری در آن به وجود آمد . تعدد طریقتهای آن باعث تسریع گسترش تصوف در سرزمینهای مختلف اسلامی شهر در ایران نیز طرائق مختلفی پدید آمد که درفاصله قرن ششم تا نهم قمری فرقه های مذهبی را تشکیل داده اند که د رجریانات تاریخی نیز موثر واقع شدند . فرقه های کبرویه ، سهروردیه ، نور بخشیه و صفویه و ... نمونه ای از این فرقه ها بودند ، درمیان این فرقه ها تنها فرقه ای که توانست تشکیل حکومت سیاسی – مذهبی دهد صفویه بود .

مکتب تصوف:

تصوف از دیر باز به صورت یکی از اشکال زندگی مذهبی وجود داشته است آنچه بسیار مهم است قوام یافتن تدریجی آن و رهبری برخی از حرکتهای مذهبی و سیاسی ادوار تاریخی و یا حداقل تاثیر در آن حرکتها بوده است خصیصه بارز اغلب این طرائق نفوذ در توده مردم بوده است شیوخ و خانقاه های آنان مدتها پناهگاه کسانی بودند که از تظلم دستگاه حاکمه به ستوه آمده بودند .
بسیاری از جنبشهای ایرانیان علیه تشکیلات حکومتی و دستگهاههای دولتی از همان قرون اولیه اسلامی تا دوره کار آمدن صفویان درقرن دهم هجری – قمری توسط اهل تصوف به وقوع پیوسته است ، خصوصا" که تشیع درعمق تعالیم و معانی خود قیام علیه جور و احقاق حق را تقویت می کند

منشاء سلسلۀ سلاطین صفوی و رابطه ی ان با تصوف: در اوایل قرن دهم هجری با اتكاء به مذهب شیعۀ اثنی­عشری و طریقت صوفیه در  قالب حكومت مذهبی بر ایران حكم راندند. این سلسله نام خود را از نام یكی از نیاكانشان به نام صفی‌الدین اردبیلی (م 735 قمری) برگرفته است. نسب وی را به امام هفتم (علیه‌السلام) منسوب می‌دانند. وی كه مرید شیخ زاهد گیلانی (م 700 قمری) و از رجال صوفیه بود از سوی شیخ زاهد به رهبری طریقت «زاهدیه» منسوب شد، این فرقه پس از مرگ شیخ به صفویه تغییر نام یافت.

پس از درگذشت شیخ صفی، پسرش، صدرالدین موسی جانشین وی شد. او برای شیخ صفی مرقدی ساخت.

پس از صدرالدین، فرزندش خواجه علی به رهبری طریقت رسید. وی به مدت 12 سال در جنوب ایران به ارشاد مردم مشغول بود. پس از خواجه علی، ابراهیم معروف به شیخ شاه ریاست معنوی نهضت را بر عهده گرفت ولی قدرت چندانی نداشت.   پس از وی شیخ جُنید به اشاعۀ طریقت پرداخت. خروج شیخ جنید و مهاجرت وی به "دیار بكر" بر ترویج طریقت صفوی تأثیر بسیاری داشت. زعامت مذهبی صفوی در این عهد در قالب مبارزات "جنید" به زعامتی سیاسی تبدیل شد.

پس از وی، پسرش حیدر جانشین پدر شد. پس از كشته شدن شیخ حیدر، پیروان وی ابتدا به پسر بزرگش سلطان علی شاه روی آوردند ولی وی در جنگ كشته شد و برادرش اسماعیل به اتفاق عده‌ای از مریدان طریقت كه «اهل اختصاص» نام یافتند به گیلان رفت و حدود 5 سال نزد میرزا علی كاركیا از پادشاهان آل‌كیا به سر برد

•        1.تعریف تصوف : مسلکی است که با مذهب آمیخته است و طرفداران این مسلک عقیده دارند که دراین طریقه بهترین راه برای رسیدن به حق می باشد و انسان پس از تامل ، تفکر ، تجربه ، مشاهده ،سیر ، سلوک می تواند به مقصود نهایی و مطلوب اصلی خود برسد .

•        2.معانی واژه صوفی :، صوفی به معنای پشم یا پشمین است و اهل تصوف به مناسبت پوشیدن چنین جامعه هایی بدین نام شهرت یافتند

•       
3.منشا تصوف : درباره منشا تصوف عقاید مختلف است
       ‌أ.نظریه اول : عده ای معتقدند تصوف منشعب از مذهب بود می باشد
       ‌ب.نظریه دوم : بعضی تصوف را از فلسفه و مخصوصا " فلسفه افلاطونی“ اقتباس شده می دانند
       ‌ج.نظریه سوم : عده ای عقیده دارند تصوف کشورهای اسلامی از امور خارجی سرچشمه نگرفته بلکه تحولات سیاسی و اجتماعی موجب گردیده است این مسلک به وجود آید    ‌د.نظریه چهارم : دیگر اینکه خود صفویه همه این عقاید و افکار را ناستوده می دانند و می گویند این گونه انتسابات به فرقه صوفیه گناه بزرگی است ، آنها می گویند تصوف عبارت است از لبّ عصاره و باطن قرآن و احادیث پیغمبر .بنابر این در مسلک صوفیان ، شریعت نقطه خروج است و رهبر انسان است برای وصول به حقیقت

•        4.عقاید صوفیه :
 1.پیروان این مسلک عقیده دارند که خداوند بوده است و بقیه امور نبود . چنانچه مولوی می گوید : ما عدمهائیم و هستی ها نما بر وجود مطلق و هستی ما .
  2.راز پوشی یکی از دیگر عقاید فرقه صوفیه است و می گویند چون هر کسی نمی تواند از حقیقت این مسلک وقوف یابد در نتیجه اظهار و عقاید صوفیه برای این دسته از مردم و نه تنها سودی در بر ندارد بلکه زیانی واهم مشاغل می شود .
  3.عقیده سوم : عواطف و احساسات صوفیه همیشه با احساسات عواطف سر و کار دارند باعقل چندان مشورتی ندارند .
  4.خویشتن پرستی و تنفر از آن، صوفیه از خویشتن پرستی متنفرند

•        تصوف و نقش آن درشکل گیری حکومت صفویه :

•        طریقت صوفی از روزگار شیخ صفی وارد یک دروه آشکار و هدفداری شد . صوفیان که شاه را مرشد کامل خود می دانستند و مقام او را نیمه الهی تلقی می کردند . اما این صوفیان بانی اصلی دولت صفویه بودند . پایداریها و استقامات آنها طی چند سال از زمان شیخ صفی که پیروان صوفی را عهده دار شد تا زمان شاه اسماعیل اول که رسما" حاکم و شاه صوفیان گردیده بیانگر ثبات قدم و ارادت پیروان صوفی به طریقت صوفی می باشد .
همچنین مریدان صوفی بودند که زمانی که شاه اسماعیل هفت ساله بود به پیروی وی حمایت او زمینه های قدرتش را فراهم کردند تا اینکه درسن 13 سیزده سالگی توانست قدرت را به دست گیرد .
بنابراین اگر چه تشکیل دولت صفوی عامل مهم وعنصر اساسی تشکیل قدرت بودند اما همانند نیروهای تشکیل دهنده دولتهای دیگر وضعیت چندان خوشایندی پس از رسمی شدن حکومت برایشان ایجاد نگردید .

•        مکاتب بزرگ تصوف :

از قرن سوم هجری که تعالیم مشایخه صوفیه توسعه پیدا کرد فرق مختلف که وجود آمد اگر چه در اصول عقاید اختلافی با یکدیگر نداشته ولی در راه و سبک و رویه تزکیه نفس ورسیدن به حقیقت هر فرقه آداب و نظام جداگانه ای را مورد عمل قرار دادند . بعضی از این فرقه ها به مرور زمان از میان رفتند یا در فرق دیگر ادغام شدند .

1.اویسیه
2.
کبر اویه
3.
سهروردیه
4.
مولویه
5.
نور بخشیه
6.
نقشبندیه
7.
صفویه علل رواج تصوف :
یکی از علل مهم پیشرفت تصوف این است که افکار صوفیان با قلب و احساس بیشتر ارتباط دارد تا با عقل و منطق در میان مردم وقتی عمل و فعلی اثر دارد که با احساسات و عواطف توام باشدتا عقل ...

•        صوفیان و دولت صفویان :

صوفیان که بانی دولت صفویان بودند و در ابتدای امر چنان قدرتی داشتند که شاه اسماعیل اول به فکر تحدید قدرت آنان افتاد .
صوفیان درزمان شاه طهماسب با تضعیف رقبای خود عناصر تاجیک ، ایرانی برای مدتی صاحب قدرت بودند .
درزمان شاه عباس اول با قدرت یافتن نیروی غیر ایرانی، از قدرت صوفیان کاسته شد اما چنان اساس قدرت را تشکیل میدادند .
در روزگار شاه عباس دوم شاه سلیمان صوفیان کماکان قدرت نظامی – معنوی خود را حفظ کرده بودند .
بیشترین مخالفت با صوفیان در اواخر عهد صفویه و زمان شاه سلطان حسین بود به طوریکه طریقت صوفیه دراین زمان به طور کامل برافتاد وحتی خود شاه مشایخ صوفیه را از اصفهان ودیگر شهر های ایران بیرون راند

 

•        سقوط حكومت صفویه:

 

پس از مرگ شاه­ عباس (1038قمری) نوه‌اش، با نام شاه صفی بر تخت نشست. پادشاه جدید به هیچ وجه لیاقت و شایستگی سلف خویش را نداشت. در زمان شاه صفی برخی از شهرهای كلیدی ایران چون قندهار و بغداد از دست صفویان بیرون شد. هر چند پس از مرگ شاه صفی (1052قمری) و به حكومت رسیدن عباس دوم كوشش‌هایی در جهت احیای اقتدار حكومت صفوی صورت گرفت و او توانست شهرهایی چون قندهار را باز پس گیرد؛ اما در زمان جانشینان وی شاه سلیمان و شاه سلطان حسین به سبب بی‌كفایتی اینان، حكومت صفویه رو به ضعف نهاد و به سراشیبی سقوط نزدیك‌تر شد. یكی از مشخصات بارز اواخر دورۀ صفوی، بی‌علاقگی به ادارۀ امور كشور بود كه در نهایت سبب شد تا فساد و هرج و مرج روز افزون در حكومت ولایات به وجود آید.

ضعف حكومت، صفویه بدین مرحله رسید كه افغانان غلجایی به فرماندهی "میر ویس" قندهار را تسخیر كردند.(1120 قمری) و پس از مرگ میر ویس، پسرش محمود بر آن شد تا حكومت صفویان را منقرض سازد. وی پس از تصرف كرمان و یزد، آهنگ اصفهان كرد و پایتخت صفویه را به محاصرۀ خود درآورد. سرانجام شاه سلطان حسین تاج و تخت را به محمود تسلیم كرد. و درسال (1135 ق) خاندان صفویه از صحنه حكومت ایران كنار رفتند.

عوامل متعددی در فروپاشی نظام پادشاهی صفوی نقش داشته است، این عوامل عبارتند از:[

ناتوانی و باژگونی تدریجی نیروی نظامی و سقوط اخلاقی نظامیان و کاهش تدریجی عنصر انضباط و جانشین شدن دشمنی و حسد میان سران قدیم و جدید سپاه که در طول حاکمیت این سلسله به وجود آمد.

بی اعتبار شدن وحدت میان پادشاهی و مذهب و از هم پاشیدن اساس تمرکزی که در سایه وحدت مذکور، حاکمیت صفویه بر آن بنا شده بود، بی آنکه ایدئولوژی دیگری جایگزین آن گردد.

درهم ریختن توازن میان ممالک و خاصه و کاسته شدن از انگیزه ها و علائق طبقات خدمتگزار بر اثر توسعه ناحق خاصه.

قدرت یافتن حکومت پشت پرده و نفوذ ملکه‌ها و خواجه‌سرایان در امور سیاسی و اداری کشور.

فساد و عشرت بارگی درباریان و در رأس آن ها پادشاه و نا آگاهی او از اوضاع کشور.

حرم پروردگی شاهزادگان و محروم ماندن آن ها از تربیت سیاسی و اجتماعی.

تحقیر و خوار انگاشتن مردم و فاصله عمیق بین حکومت و مردم

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, | 18:28 | نویسنده : احمدرضا فرزانه |